اساطیر دور، اساطیر دیگر

درآمدی بر دیگر گونه های شعری معاصر

اساطیر دور، اساطیر دیگر

درآمدی بر دیگر گونه های شعری معاصر

طرفداران پرشور بیشعوری



طرفدارانِ پرشور بیشعوری


یک صفحه ی جستجوگر اینترنت را باز کرده و کلمه «بیشعوری» را تایپ کنید، لیستی بلند بالا از عبارات مربوط به کتاب «بیشعوری» نوشته ی خاویر کرمنت جلوی چشمتان ظاهر خواهد شد. کتابی که در بیش از یک سال گذشته با گذر از چاپ بیست و دوم به پرفروش ترین کتاب در ایران تبدیل شده است.

بالا رفتن نوبت چاپ یک کتاب معمولن تنها دلیلی ست که با استناد به آن می توان کتابی را پرفروش اعلام کرد. اما چه عواملی در این مقوله نقش دارند. شهرت نویسنده، زیاد نبودن حجم کتاب (که البته در مورد بیشعوری خیلی مطرح نیست)، موضوع و محتوای مورد بحث، توصیه ی کارشناسان و گستردگی تبلیغات، جذابیت های ظاهری، نوبت چاپ، شهرت و اعتبار ناشر، قیمت و بسیاری عوامل دیگر در فروش بالای یک کتاب تاثیر دارند.

هر ساله هزاران کتاب در سر تا سر دنیا به چاپ و انتشار می رسند و خبرگزاری ها، ناشران، فروشگاه های آنلاین و کتاب فروشی ها هر یک لیستی از کارهای پرفروش خود را منتشر می کنند. رتبه بندی فروش، هفتگی، ماهانه و سالانه است، و نکته قابل تامل این است که حائز رتبه ی بالا بودن در لیست هفتگی بر فروش ماهانه و سالانه ی یک اثر، تاثیر قابل توجهی دارد که به بیانی ساده تر می توان گفت همین لفظ پرفروش بودن خود باعث پرفروشی می شود! (که فقط مختص مقوله ی کتاب نیست.)

تجربه نشان داده کتاب های خاطره نویسی (چه خود زندگینامه ها، چه زندگینامه ها، چه خود خاطره نویسی ها) همیشه طرفداران بسیاری داشته اند و در کشور ما این مطلب ارتباط تنگاتنگی با دفاع مقدس دارد.

کتاب «من زنده ام» به قلم معصومه آباد، که خاطرات شخصیِ وی از زمان اسارت خود در کشور عراق است، یکی از پرفروش ترین های سال گذشته بوده که از دلایل مهم آن می توان به تبلیغات گسترده، سخنان مقام معظم رهبری و مسابقه ی کتابخوانیِ مربوط به آن اشاره کرد. کتاب «دا» نیز از همین دسته بوده که با رسیدن به چاپ صدم شاید به جرئت بتوان آن را یکی از پرفروش ترین کتاب های تاریخ ایران نام برد.

کتاب هایی مثل «جام جهانی در جوادیه» نوشته ی داوود امیریان و «یک عاشقانه ی آرام»ِ نادر ابراهیمی از دسته ی کتاب هایی هستند که در برنامه پرمخاطب خندوانه به عنوان منبع مسابقه ی کتابخوانی با جایزه ی کلان ۲۰ میلیون تومانی معرفی شده اند و به مدد همین اتفاق قریب به ۲۰ هزار نسخه از این کتاب ها، از طریق این برنامه ی تلویزیونی (نسخه ی الکترونیکی و چاپی) به فروش رسیدند که این آمار جدا از دانلودهای رایگانی ست که با کمی جستجو در وب سایت های مختلف می توان به آن ها دسترسی پیدا کرد؛ و ما ملتی هستیم که همواره در صحنه ایم البته نه صرفن به خاطر کتاب و کتابخوانی بلکه به خاطر جایزه!

برآورده کردن نیازهای روزمره در هر نقطه ای از دنیا نیازمند داشتن حداقل توان مالی ست، مردمی که در بهترین شرایط میزان مطالعه شان شاید به چند دقیقه ناقابل در سال می رسد، وقتی آسایش و آرامش این برآورده شدن نیاز وجود نداشته باشد، به هیچ وجه کتاب نمی خوانند؛ چون کتاب خواندن را فعالیتی بیهوده و فاقد منفعت مالی می دانند. اما داشتن پس زمینه ی وجود حجم عظیمی از انواع قرعه کشی ها توسط بانک ها، موسسات مالی، کمپانی های تولید مواد غذایی، بهداشتی و ... از روزگاران دور و معرفی هر از چند گاهِ برندگان جوایز کلان، این تفکر را در ذهن مردم ایجاد کرده که «بالاخره یه روزی نوبت من هم می شه!»، و خندوانه در جهت همین تفکر عمل کرده و به موفقیت دست پیدا کرد. شاید بهتر بود دست اندرکاران این برای بهتر کردن شرایط و علاقمند کردن مردم به کتاب خوانی سیاست بهتری را پیش می گرفتند.

در مقابل فراهم نبودن شرایط برگزاری چنین مسابقاتی توسط ارگان های دیگری که دغدغه شان براستی کتاب و کتابخوانی است شاید دلیل دیگری بر عدم موفقیت آنها در تبلیغ و فروش کتاب است.

همین داشتن دغدغه های مالی سبب شده کتاب های نظری، فلسفی، تاریخی و ... از سبد کوچک کتاب هایمان خط بخورند؛ زیرا برای آدمی که ۲۴ ساعت در روز برای تامین مالی خود و خانواده اش زمان کمی ست، خود یک فیلسوف، سیاستمدار، اقتصاددان، تاریخدان و عالِم می شود.

به نقل از کتابفروشی بهروز که یکی از بروزترین کتابفروشی های شهرمان، اردبیل، است، مردم اردبیل هم از این قاعده مستثنی نیستند.

کتابهای روان شناسی، دیوان اشعار کلاسیک با صدر نشینی حافظ، کتاب های شعرِ شاعرانِ مطرح روز در شبکه های اجتماعی، و رمان و داستان البته نه به اندازه ی بقیه، سلایق کتابیِ ما هستند.

با مراجعه به لیست کتاب های پر فروش و به اقرار خود افراد حاضر در این حوزه کتاب های روانشناسی و موفقیت همیشه در سبد کتاب های ما جا دارند. «حکایت دولت و فرزانگی» «هنر بینش و انگیزش فردی» «قورباغه را قورت بده»  و ... همه و همه از ثروتمند بودن، از زیبا بودن، از عزت نفس داشتن، از تاثیر گذار و توانمند بودن صحبت می کنند، از ایده آل هایی که تقریبن همه ی ما انسان ها به دنبالش هستی

م، همه ی مایی که کمبودهای مالی و روحی در زوایای مختلف آزارمان می دهد. ما ملتی هستیم که سلیقه کتاب خوانی مان، کتاب های پرفروشمان حکایت از نداشته هایمان دارد.

کتاب «۱۰۰ واژه ی اول» پرفروش ترین کتاب سال ۲۰۱۵ وب سایت آمازون تا به امروز است. یک کتابِ کودک که صد کلمه برای آموزش به کودکان پیشنهاد کرده است. واژه هایی که کودک را با دنیای بیرون آشنا می کند. پرفروش بودن این کتاب نشان دهنده ی ارزش و اهمیتی ست که مردم نقاط دیگر دنیا میان همه ی گرفتاری هایشان برای کودکان، این سرمایه های عظیم، قائل هستند.

در ادامه این لیست و در خبرگزاری های مختلف خارجی کتاب های داستانی، رمان و داستان کوتاه، همیشه جزو پرطرفدارترین و پرفروش ترین ها هستند. مردم دیگر فارغ از سن و سال، سطح تحصیلات و یا شغل، گرفتاری های مالی و شخصی،  علاوه بر کتاب هایی که مستقیمن جنبه ی آموزشی دارند، برای سرگرمی و لذت هم کتاب می خوانند.

با توجه به این ها می توان به سلایق مردمان جهان، به تفاوت و شباهت هایمان پی برد و شاید به علت موفقیت عده ای و شکست و یا در جا زدن عده ای دیگر.

میزان مطالعه شهروندان یک کشور ارتباط مستقیمی با میزان شادی و پیشرفت آن کشور در هر زمینه ای دارد. نکته ای که نباید از نظر دور کرد، نویسندگان هستند. خالقان آثار مکتوبی که به جرئت می توان گفت از نظر همه آنها کتاب هایشان رکورد فروش را خواهد شکست ولی در عمل این اتفاق نمی افتد. محتوا را فدای فروش کردن رویکرد درستی نیست اما اگر به دنبال جذب مخاطب و بالا رفتن نه تنها فروش، بلکه علاقمند کردن مردم به مطالعه ی کتاب هستیم باید کمی بیشتر روی شناختن سلیقه مردمان امروز، مخاطبا نمان، سرمایه گذاری کنیم.

 

مریم محمدی

 منتشر شده در ماهنامه ی سی روز/ شماره اول/ دی ماه ۱۳۹۴

 

  • مریم محمدی
علیرضا پنجه ای

اساطیر دور، اساطیر دیگر کتابی ست برای آشنایی دانشجویان و نوآموزان شعر معاصر با وضعیت شعرهای پیشنهاد دهنده، جا دارد منتقدان جدی به ظرفیت های نو بیشتر بپردازند، چندان که این کتاب با تمام کاستی های نخستین گام، حرکتی رو به جلوست. یاد گزینه شعر گیلان افتادم که مروارید سال 74 منتشرش کرد اگر چه دی 70 کتاب حروفچینی شده تحویلش شد و ویراستار کتاب همه ی است ها را می باشد کرد و شعرها را بدون آگاهی من کم کرد و حتی تاریخ دی 70 را از مقدمه برداشت در حالی که من گفته بودم آقای ایکس 25 ساله است و ملاک تاریخ مقدمه بود که با حذف آن نابخردی ناشر به حد اعلا رسید. به طوری که هرگز با نشر مروارید  قرارداد مجدد نخواهم بست ، که در سال های اخیر با چاپ پیش شعرهایی از  شاعران نوآموز و لابد ما که ندیده ایم اما شنیده ایم خوش چشم و ابرو نه که چیزی بر شعر معاصر نیفزود ، که صف مدعیان را مطول تر کرد مدیریت کهنه کار و کهنه پرست آن! خب بخشی از کاستی های گزینه شعر گیلان به من 30 ساله کم تجربه مرتبط بود و بخش خجالت آورش به ناشر! که به کتاب ضربه ی مهلکی زد! حتی در نمایشگاه رشت  در همان سال ها ندیدم ایم کتاب در فهرست کتاب های مروارید باشد! یعنی کمترین هوش تجارتی اگر داشته می شد لااقل  نخسیتن کتاب شعر 54 شاعر گیلانی در نمایشگاه  مرکز استان  لااقل باید ارایه می شد. بگذریم. اما مزدک پنجه ای با انتشار همه ی درختان سپیدارند توانست ایرادهای بی تجربگی پدر و ناشر معروف کشور را مد نظر قرار داده و کتاب سپید سرایان و نه مانند من  همه ی گونه ها و نوسرایان  را به مقام اول محصولات ناشر در کشور برساند. امید که گام های بعدی خانم مریم محمدی پر و پیمان تر باشد، که همین گام نخست را نیز باید پاس داشت و تهیه ی آن را به همه ی علاقمندان و دانشجویان توصیه می کنم.

علی رضا پنجه ای
۳۰ آذر ۹۴
  • مریم محمدی

شعر ی از مجموعه ی "شعله ای پرده را برگرفت و ابلیس درون آمد"، هوشنگ ایرانی:



بگریز ای جوینده ی نوازش ها

آن سایه ی نشکفته را

که بر شعله ی دوزخ سرود پیوستگی می خواند

ناپدید ساز


که هرگز در حریم قدم ننهی

که هرگز در حریم قدم ننهاده بودی

………………………..

نابود شو ای شادی کودک

آن شگفتی آلوده های زودپذیر را

که از نهایت هستی بر بی نهایت نیستی آویخته اند

فرو بند

که هرگزشان بازنگشایی

که هرگزشان نگشوده بودی 

………………………..

شعله ی میرای رویاهایت به آخرین، پناه برده است

باز ایست و فرو ریز

که زمان بر رشته ها پیشی می گیرد

و هر گسستن ژرفای تهی را عظیم تر می سازد

و فریب یادها 

این آخرین رشته نیز

در هم خواهد شکست

………………………..

و گرداب همچنان فروتر می کشد


تا کی ناشده عظیم برافروزد

و شده ناچیز رانده شود


و آن گاه که دورها نزدیک ها را فرا گرفت

شاید که پیام ظلمت به جلوه آید

شاید که سیل اعماق بر جان ها بگذرد

………………………..

نیستی بر تو، ای گم گشته مرداب ها

که اگر به آن سو نتوانی نگریست

که اگر اضطراب تنهایی را نتوانی دریافت


مردمک های سرگردانت را بر مستی اقیانوس راندی

و بر آستانه ی خلوت ظلمت ها قدم نهادی

اینک صاعقه ی راز که بر نامحرم فرود آمد

اینک نگهبان خاموشی ها که بیگانه را در نوردید


و آیا طوفان یک سقوط ابدیت لبخند را خواهد آشفت؟

و آیا شکست یک شادی آرامش رنج را خواهد آزرد؟




(برگرفته از کتاب "جیغ بنفش" منتخب شعرهای هوشنگ ایرانی به گزینش و مقدمه ی محمد آزرم)

  • مریم محمدی

در حجمی از بی انتظاری     زنگِ بلند و سوتِ کوتاه: 

- «سیمین تویی؟» 

                      آوای گرمش 

                                     آمد به گوشم زان سوی راه.

یک شیشه می، پُر نشئه و گرم،     غُل غُل کنان در سینه شارید

راه از میان انگار برخاست،     بوسیدمش گویی نیاگاه.

- «آری، منم.» خاموش ماندم ...

- «خوبی؟ خوشی؟ قلبت چطور است؟»

(چیزی نگفتم، راه دور است.)

- «خوبم، خوشم، الحمدلله!»

̻

کودک شدیم انگار هر دو     (شش سال من کوچک تر از او)

باز آن حیاط و حوض و ماهی،     باز آن قنات و وحشت و چاه:


«قایم نشو، پیدات کردم!     بیخود نَدو، می گیرمت ها!»

افتادم و پایم خراشید؛     شد رنگ او از بیم چون کاه

زخم مرا با مهربانی     بوسید، یعنی خوب شد، خوب

بنشست و من با او نشستم     بر پله یی نزدیکِ درگاه ...


(آن دوستی نشکفته پژمرد،    وان میوه نارس چیده آمد

آن کودکی ها، حیف و صد حیف! وین دیرسالی، آه و صد آه!)

- «حرفی بزن! قطع است؟

                              - «نه، نه!

من رفته بودم سال ها دور

تا باغ های سبزِ پُر گُل     تا سیب های سرخِ دلخواه.»


- «حالا بگو قلبت چطور است؟

- «قلبم؟ نمی دانم، ولی پام

روزی خراشیده ست و یادش     یک عمر با من مانده همراه ...»


                                                                                           سیمین بهبهانی

  • مریم محمدی
ناهید هم که باشی، ونوس های جهان هم که دور و برت باشند، ناهید هم که باشی سرخ چون مشتی گل که برای خلق شکفته تیر کشید، ناهید هم که باشی در باور باروری ایزدان آب، ناهید هم که باشی پیچیده در جمعیت موهای فلسفه: ناهیدی/ که من سربلند کرده در این حضیض برایت شعر می خوانم حتی! ...
                                                                                                        وحید ضیایی
  • مریم محمدی
بگذارید اعتراف کنم:
جهان به طرز تشنه ای
به ظهور بی باور باران
نیاز مبرم دارد.

سید علی صالحی
  • مریم محمدی

جهت خرید کتاب در شهر اردبیل می توانید به کتاب فروشی بهروز (مابین میدان شریعتی و چهارراه امام خمینی) مراجعه کنید.


کتاب "اساطیر دور، اساطیر دیگر" به زودی بر پیشخوان کتابفروشی های سراسر کشور قرار خواهد گرفت.

  • مریم محمدی

ایرج ضیایی


اساطیر دور، اساطیر نزدیک

درآمدی بر دیگر گونه های شعری معاصر

به کوشش: مریم محمدی 1394

دکتر وحید ضیایی که کلاسها و کارگاه های ادبیات خلاق را در چند استان پایه گذاری کرده و مرکز اصلی آن محل سکونت ایشان، اردبیل است در تداوم کار شاگردانش موفق شده اند در حمایت وی نخستین کتاب هایشان را منتشر کنند که از جمله همین کتاب است که امروز از طریق پست توسط مولف خانم مریم محمدی به دستم رسید. باید به وحید ضیایی و شاگردان جوانش تبریک گفت. بی شک این کتاب که در برگیرنده ی انواع نحله ها و ژانرهای به وجود آمده در شعر معاصر ایران می باشد به گمانم نخستین کتاب از این دست است که تولید شده و نباید انتظاری بیش از این از این جوانان داشت که چرا غلط چاپی دارد و چرا این چنان و آن چنان است. و شاید هم از روی جوانی به گنجاندن پاره ای از مطالب در مقابل استاد پافشاری کرده باشند. اما چند یادآوری ضروریست. ابتدا عنوان کتاب. اساطیر دور غولهای ادبیات ما است، پس اساطیر نزدیک غولهایی هستند که در این کتاب گردآوری شده اند؟؟؟؟ که در آینده نامعلوم به اساطیر دور تبدیل خواهند شد؟؟ نگاهی به اسامی بیافکنیم خیلی چیزها روشن می شود. در بخش شعر دیداری جایگاه افشین شاهرودی کجاست؟ بعضی از اسامی آیا موفق شده اند که ژانر نویی در ادبیات پارسی ایجاد کنند مثل شعر حجم، موج نو، شعر دیگر و ... یا در حد نام و نامگذاری های عجیب و غریبی است که در یک دهه اخیر باب شد؟ چرا به شاملو در مقدمه اشاره شده اما در متن تحت عنوان بنیانگذار شعر سپید نیامده ... اینها را گفتیم اما بگوییم که یقینن باید در ادامه کارها منتظر کارهای تحلیلگرانه همین دانشجویان آکادمی وحید ضیایی باشیم که خود امروز در گپ تلفنی این امیدواری را ایجاد کرد. با آرزوی توفیق این عزیزان و همت گروه ناشر و دیگران و محبت خانم محمدی از این هدیه شیرین که انشاالله کتاب به زودی به پخش برسد.


ایرج ضیایی، 9 آذرماه 1394

  • مریم محمدی

برای تهیه ی کتاب "اساطیر دور، اساطیر دیگر" می توانید مبلغ 14000 تومان (10000 تومان هزینه ی کتاب و 4000 تومان هزینه ی پست سفارشی) را به حساب بانک پارسیان با شماره ی کارت 

6221061079739084

به نام مریم محمدی، واریز و با درج نظر در وبلاگ یا ارسال ایمیلی (mmaryammohammadii@yahoo.com) حاوی آدرس پستی (همراه با کد پستی) و کد رهگیری انتقال وجه، کتاب را تحویل بگیرید.

  • مریم محمدی

اساطیر دور و دیگر

"اساطیر دور، اساطیر دیگر" که درآمدی ست بر دیگرگونه های شعری معاصر، به کوشش مریم محمدی ، منتقد و پژوهشگر، به زودی بر پیشخوان کتابفروشی های سراسر کشور خواهد بود.

محمدی در این کتاب کوشیده با معرفی هجده تن از شاعران نوگرای شعر امروز ایران فرآیندی را به تصویر بکشد که با نو سرایی نیما یوشیج و سپیدهای احمد شاملو آغاز شده و پس از گذشت نزدیک به یک قرن همچنان ادامه دارد. انسانهایی که متفاوت زیسته، متفاوت نگریسته و متفاوت خلق کرده اند و تاثیر اندیشه و آثار آنها بر کسی پوشیده نیست؛ از هوشنگ ایرانی که جیغی بنفش کشید تا احمد رضا احمدی با موج نو، یدالله رویایی با شعر حجم، بهرام اردبیلی با شعر دیگر، سیمین بهبهانی با غزل نو، رضا براهنی با جنبش متفاوت شعر و نقد، سید علی صالحی با موج ناب و شعر گفتار، علی باباچاهی با شعر پسانیمایی، طاهره صفارزاده با اشعار سپید آیینی، یوسفعلی میرشکاک و شعر عصیان، علیرضا قزوه و شعر متفاوت مقاومت، ایرج ضیایی و شعر اشیا، مهرداد فلاح و خواندیدنی، علیرضا پنجه ای و شعر دیداری، اکبر اکسیر و شعر فرانو، ابوالفضل پاشا و شعر حرکت، حبیب محمدزاده و نثر شعر و وحید ضیایی با شعرآستان هایش...

این مجموعه به تازگی توسط انتشارات محقق اردبیلی به چاپ رسیده است.

  • مریم محمدی